include("pappie.php") ?>
Blossom Goodchild, September 25, 2012
بلاسم ۴ مهر ۱۳۹۱ صبح بخیر ، احساس می کنم خیلی عالی خواهد بود اگر شما پیشنهاداتی در مورد اینکه چه برخوردی باید با اختلافات و تفاوتهای که در باب رویدادهای چند ماه آینده بیان می شود ، بدهید. مردم احساس می کنند در گیجی و برزخ درباره اینکه چه چیزی بوقوع خواهد پیوست و چه چیز نه بسر می برند! برخی احساس می کنند که ما در ۲۱ سپتامیر شناور خواهیم شد، اگر نه قبل از آن … عده ای احساس می کنند توفانها و زمین لرزه ها روی خواهند داد و همه سیستمهای مخابراتی از کار افتاده ما به جوامع کوچکتر تقسیم خواهیم شد … بعضی ها گمان می کنند سفینه های فضایی آمده و ما برای مدتی در وحشت بسر خواهند برد … کسانی احساس می کنند نوری روحانی به زمین خواهد تابید … عده ای هم اصلا هیچ ایده ای در مورد هیچ یک از اینها ندارند. بنابراین برای آن گروه از ما که می توانند انتخاب کنند که چه اندیشه و احساسی داشته باشند … چه دارید که بگویی … چگونه ما در مسیر همه این پیش بینی ها قرار گیریم در حالیکه منتظریم هریک از این پیش بینی ها روی دهد؟ صبح تو هم بخیر. ما قبول داریم همه این گفته های گوناگون می تواند افکار هر کسی را به گردبادهای مختلفی بکشاند. در حالیکه ، پیشنهاد ما اینست تسلط به صلح درونی می تواند تمامی این نگرانیها را در دم برطرف نماید . هنگامی که صلح در روح - خویشتن لانه کند … که این همانی است که به آن روح - راستین - خویشتن گفته می شود … هرگز اندیشه اینکه چه کنم اگر چنین شود … چه کنم اگر چنان شود ، به مخیله کسی خطور نخواهد کرد. چون آرامش فکر شخص همیشه در همان لحظه *حالا* و در صلح و آشتی وجود دارد. پس ممکن است شما بفرمایید چگونه می توان این صلح را پیدا کرد؟ چرا هرچه به پایان سال نزدیکتر می شویم ، بنظر می رسد که شخص در شرایط کامل *عدم آکاهی* است. سوٌال من این نیست که بگویم چه روی خواهد داد … و شما بگویید حوادث بزرگ … اگر بخواهید قضیه را همینجا خاتمه دهید من قبول می کنم. بنابراین … یافتن صلح درونی … آیا خواهید گفت *مدیتیشن بیشتر* و غیره …. یعنی چیزهایی که ما در حال حاضر می دانیم؟ اگر شما این چیزها را می دانید ما حرفی برای گفتن نداریم … ولی چرا دانسته های خود را عمل نمی کنید؟ چون روزهای زندگی بسرعت باد می گذرند و مدیتیشن هم کار مرتب و بدون وقفه من است … ولی من این احساسی که می گویید ندارم! و در این صورت چه حسنی برای تو و یا هرکس دیگری دارد؟ روحهای عزیز … تشویق و توصیه ما اینست که * مغزتان را خاموش و از خانه قلبتان دیدار کنید* هرچند بار که می توانید. ما منافع این کار را بارها بیان داشته ایم … در حالیکه این را هم می فهمیم که چیزهای خیلی بیشتر از این در زندگی روزانه شما هست که باید بدست آورید. بنابر این کار بسیار ساده ای را پیشنهاد می کنیم. بفرمایید دانستن! بدانید بدانید بدانید که همه چیز عالی است. بدانید بدانید بدانید هرچه روی دهد … بخشی از برنامه و نقشه الهی است. هنگامی که شما براستی این را بدانید … وقتی این دانسته در تمامی سلولهای بدن شما جای گرفت … وقتی همه اندیشه های شما این دانسته را در خود داشت … آنگاه موضوع لاینحلی نمی تواند وجود داشته باشد. و همچنانکه شما به تقویت این دانسته ادامه دهید … تبدیل به حضور آن صلحی که بدنبالش هستید می شود. زمان هجوم افکار پراکنده و سردرگم … آنرا کنترل کنید … عنان و اختیارش را بدست گیرید … شیوه اندیشیدن و تفکر خود را ، خود انتخاب کنید. وقتی شما با افکار *حالا چه می شود* روبرو شدید … افکارتان را تغییر جهت داده به تجربه و دیدن نور سفیدی که از درون شما به بیرون می تابد به پردازید. چند نفس عمیق کشیده و بدانید … همه چیز بدانگونه است که باید باشد. شما … قویترین قدرتمندان … با هر نفسی که می کشید ماٌموریت خود را انجام می دهید. شما در حال رسیدن به هدفتان هستید. شما اینجایید … و در حال انجام کاری که بواسطه آن(در این زمان ویژه) آمده اید … و هنگامی که آن رویداد بزرگ بوقوع پیوست … شما همچنان به آنچه که بخاطرش به اینجا آمده اید ادامه خواهید داد … در حالیکه تفاوتهایی در کارتان نیز بوجود خواهد آمد … یک تفاوت فاحش … چون شما احساس دیگری خواهید داشت … شما اطلاعات بسیار بیشتری درباره نقشه ها و طرح ها خواهید داشت. بنابراین قطعات بسیاری از این پازل (تصویر تقسیم شده به قطعات بسیار کوچکتر) عرضه شده در محل مناسب خود بمنظور تکمیل تصویر نهایی قرار خواهند گرفت. بهمین سبب است که ما مدام توصیه می کنیم … با عشق و در عشق باشید … فقط عشق. می فهمم … در حالیکه از دیدگاه ما … بلی … بسیاری از ما در عشق هستند بهمان میزان کهاحساس می کنیم توان بودن را در این زمان داریم. با این حال در نهایت صداقت بگویم … اگر شما بجای ما بودید … نمی توانید بگویید که اهمیتی نمی دهید اگر یک خودی برخی اخبار را درباره آنچه که شما واقعا می دانید چه چیزهایی باید انتظار داشت ، فاش کند؟ روحهای عزیز … شما همان خودیها هستید! شما اینرا می دانید و هنگامی که کارها براستی شروع بحرکت و عیان نمودن خود در درون و برون شما کردند … حافظه راکد و مخفی شما دیگربار فعال خواهد شد. ما قبلا هم گفته ایم … شبیه آنست که کلیدی در قفل چرخانده شود و شما جرکت کنید. حرکت موزون و با اطمینان شما موکول به زمان مناسب آنست. چرخاندن زودتر از موعد این کلید عملی نیست … نه برای هر کسی … چه در اینصورت بسیاری موارد از مسیر خود منحرف خواهند شد. بنابراین … آیا می شود آنرا کلید به اصلی تعبیر کرد؟ … یا کلیدی برای هر یک نفر در زمانی که آمادگی پیدا کرد؟ خیر … زمانی متفاوت برای هر نفر وجود نخواهد داشت. همانگونه که تو گفتی … بیشتر شبیه روشن کردن است … منور کردن. و ما پیش از این نیز گفته ایم … بر هر روحی با توجه به سطح هوشیاری درونی او ، اثری متفاوت خواهد داشت. آنگاه همه چیز روشن می شود. آنگاه بسیاری سطوح جدید در درون شما عرضه شده درک خوهید کرد. آنگاه همه توهمات *حالا چه خواهد شد* درک خواهند شد. گفتار ما حقیقت دارد ، روحهای عزیز … اطمینان کنید. باردیگر باید یادآور شویم … چیزی برای ترسیدن وجود ندارد … هر چه که روی دهد. بسیار خوب … شنیدم آنچه که گفتید … با این حال … وقتی شما می گویید *صرف نظر از هر رویدادی* … اگر ما این سخن شما را که *چیزی برای ترسیدن نیست* نداشتیم … آیا هر اتفاقی که در شرف رخدادن است … در شرایط عادی موجب ترس و وحشت ما می شد؟ آیا هنگام برخی از این رویدادها بهترین رفتار و شیوه نگرش ما این باید باشد که بخاطر بیاوریمگفته شما را که چیزی برای ترسیدن وجود ندارد ، حتی اگر آنچه که در اطراف ما می گذرد باعث شود که ما از ترس برخود بلرزیم؟ آیا اینست زمانی که شما می گویید ما قوی ترین قدرتمندان خواهیم شد؟ یا اینکه اصلا چنان رخدادی وجود نخواهد داشت؟ چون می دانم که شما به نرمی گفته اید که وقوع بعضی ناملایمات و توفانهای شدید غیر قابل گریزند. علایمی برای روشن کردن راه وجود خواهند داشت. بلی تغییرات شدید نیز پیش خواهند آمد … در حالیکه زمانشان بسیار کوتاه خواهند بود. و بلی … ما در این لحظه افکار ترا می خوانیم … و نه … نوع آنرا فاش نخواهیم کرد. بلی این زمانی است که قدرت و نیروی شما ظهور می کند … و باید بگویم … آنطور که تصور می کنی نخواهد شد … بسی کمتر از آن. جالب است … بما می گویید جهان جدیدمان را از طریق افکارمان بسازیم. براستی هم چنین است … ولی نه بدینگونه که شما از راه برسید و آنچه که اندیشیده اید ساخته و آماده باشد … بدیهی است در آن زمان تفاوتهایی بین آنچه که فکرش را می کردید و آنچه که احساس خواهید کرد دیده خواهد شد ، چون شما در آن لحظه حاضر و ناظرید در حالیکه قبلا آنها را در رویا می دیدید. هووووم … و در این بین ۵۵ بخش مختلف هست (شرایط و گفتار فراوان است). هر یک از شما می داند دلیلی برای حضورش در این جاست. اگر این دانسته هنوز برای شما آشکار نیست … بزودی خواهد شد. من می توانم احساس کنم آنچه را که شما تلاش در ترسیم آن دارید … در حالیکه کلمات گویایاحساس دانسته ها نیست. من بطریقی در شرف این دانستن هستم! با این حال هنگامی که در راستای آن بخش از برنامه الهی قرار گرفتید ، خواهید دانست دقیقا چه باید بکنید. بیش از پیش اصرار می کنیم … از قلب خود پیروی کنید. به یگانگی مرتبط شوید که همه اش همین است. این کاری بر مبنای شانس و گمان نیست. هرچه روی دهد تحت توجهات الهی است. چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. یک دوران تطابق وجود خواهد داشت … و بسیار هیجان انگیز خواهد بود … بنظر می رسد بلاسم که فراموش کرده ای در این دوران انتقال تو تبدیل به *تو جدید* خواهی شد.بنابراین هرچه که تو *اکنون* می اندیشی ، شیوه تفکر *تو قدیم* است. در نحوه تفکر*تو جدید* در عشق بودن بسی آسانتر خواهد بود. چه تو خیلی بیشتر در آن خواهی بود! و جزیی از آن. پس دوباره تاکید می کنیم … اعتماد کنید. اعتماد داشته باشید به خودتان و اعتماد داشته باشید به آنچه که خواهد بود. من حداکثر تلاش خود را می کنم. این همه کاریست که هریک از ما می تواند بکند. آخر دست هم … هرچه که باید بشود خواهد شد. پس چرا در این بین نباید زندگی کنیم ، بخندیم و عشق بورزیم. و مثالی باشیم برای دیگران … و بگسترانیم این انرژی را در همه اطراف و جوانب. در حقیقت چرا که نه! آه … شمایی که دوستتان داریم … لحظه ای تامل کنید … هم اکنون … صبر کنید و لحظه ای تابش عشق و نوری که ما بشما می فرستیم حس کنید و در قلب خود نیز … بگذارید رشد کند … بگذارید در تمامیت شما ساخته شود. همانگونه که شما بدین طریق با ما مرتبط می شوید … نوری که خود شما هستید به بینید و حس کنید که به همه جوانب می تابد … تپش آنرا همراه تپش قلب یگانگی احساس کنید. مجسم کنید همه قلبها را در این ریتم آهنگین … نفس بکشید در یگانگی با همه. آنگاه روحهایی که دوستتان داریم … شما خانه را بخاطر خواهید آورد. ما شما را دوست داریم همانگونه که شما ما را دوست دارید. ما از شما برای نقش شجاعانه ای که در این انتقال الهی دارید سپاسگزاریم. خیلی نزدیک ، اکنون ما به همه شما خیلی نزدیک هستیم. همینطور است … می توان گفت که وقت تمام شده. مثل همیشه متشکرم و خواهش می کنمحالا … شما لحظه ای تامل کرده عشق مارا که بسمت شما می تابد احساس کنید. در عشق و سپاس و … صلح و آشتی. Website: Blossom Goodchild Translation: Behi لطفا نظرات و پیشنهادات خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید include("voetnoot.php") ?> |