Montague Keen - July 6, 2014

مونتاگ کین – ۱۵ تیر ماه ۱۳۹۳

برایم آسان نیست که از همسرعزیزم بخواهم خانه ای که باهم در آن زندگی کردیم را ترک کند. خانه ای که در آن بسیار خوشبخت بودیم. اینکه خانواده اش را ترک کند ، به ایرلند برود و به نفع شما کار کند. کار بر روی انرژی های مسدود ، نیازمند افرادی با انرژی بالاست. به خاطراو و سه نفر دیگر بود که دیدارهایش از Tara آنقدر موفقیت آمیز بود. آنها انرژی خود را برای آزادسازی آنچه صدها سال مسدود مانده بود به کار بردند. این کار اهمیت بسیار زیادی برای انسانها دارد. وقتی انرژی های طبیعی آزاد شوند همه چیز تغییر می کند. «نیروهای تاریکی» در معرض دید قرار خواهند گرفت و زندگی روی زمین برای آنها و همه مخالفان شما سخت خواهد شد.

ورونیکا و D و M در ۲۶ ماه جون سفری را برای دیدن یک مرکز احتمالی آغاز کردند. بی آنکه بدانند آن محل بسیار مناسب است ؛ مکانی که بر روی یک خط مستقیم میان ایشناک Uisneach و تارا قرار دارد. این امر انرژی فوق العاده ای را تضمین می کند. آنها از یافته خود بسیار هیجانزده شدند. البته به سوی آن محل هدایت شده بودند. به این ترتیب کار منظم هم بر روی تارا و هم ایشناک آسان می شود.

ورونیکا برای بدست آوردن این ساختمان و تبدیلش به اولین مرکز ما نیاز به جمع آوری سرمایه دارد. خواهشمندیم کمک به ورونیکا برای خرید آن را در نظر داشته باشید. به نفع بشریت است که این مرکز هر چه زودتر دایر شود. اگر ورونیکا به زمان تعیین شده توسط فروشنده نرسد ، این سرمایه ارزشمند برای « بنیاد» را از دست خواهیم داد. قیمت آن ۴۲۰هزار یورو است . اگر هر کدام از شما از هر کشوری کمک کند ، کاری به نفع همگان انجام خواهد گرفت.

دنیایتان آشوب زده است. همه در تلاش برای بقا ، روزگار سختی را می گذرانند. انرژی تیره ای برای ایجاد استرس ، ترس و گیجی به شکلی گسترده به کار برده می شود. حمله به امثال ورونیکا که در تلاش هستند حقایق را آشکار کنند ، بیشتر می شود. بدانید که شما تنها یک نفرازمیان انبوه کسانی هستید که با این مشکل دست به گریبانند. آنها نمی توانند در نور زنده بمانند ، برای همین درمانده شده اند. آنها با کردار سیاه خود به گسترش دهندگان نور ، ضربه می زنند. به همین دلیل است که باید از یکدیگر حمایت کنید. هیچکس از حمله آنها در امان نیست. آنها شما را از خود نمی دانند و می توانند بی هیچ تاملی دست به نابودی شما بزنند. به خودتان ببالید که برای حقیقت، شرافت و عدالت برای همگان به پا خواسته اید. سیاهکاری آنان آشکار می شود و جایی برای پنهان شدن ندارند، برای همین به امید آنکه کارهایشان را فراموش کنید ، خود را به راه دیگر می زنند.

میزان اطلاعات گیج کننده رو به افزایش است. سعی کنید آنها را از هم تمیزدهید . ببینید به چه کسی می توانید اعتماد کنید. اگرآنقدر خوب به نظر می رسد که نمی تواند واقعیت داشته باشد ، بدانید حتما مورد دارد. « تغییر» به آسانی صورت نخواهد گرفت. اما در این روزگار سخت، برای ورود به روشنایی همه گونه کمک و راهنمایی به انسانها داده خواهد شد. امسال سال شماست. تا جایی که برایتان ممکن است انرژی بدهید تا نور بتواند همه تیرگی ها را از میان بردارد. منتظر دیگران نباشید تا این کار را برایتان انجام دهند. می باید مسئولیت بپذیرید. ترتیبی فراهم آورید تا با هم کار کنید زیرا اگر با هم باشید همه چیزممکن می شود.

سیاهکاران ( Cabal ) به دنبال راههای تازه ای برای ایجاد ترس می باشند. فریب آنان را نخورید. جزئیاتی که بوسیله تلویزیون و رسانه ها پخش می شود را قبل از پذیرفتن بررسی کنید. یادتان باشد که آنها در گذشته به سختی تلاش کردند تا شما باور کنید تحت حمله قرار دارید. در همه وقت آرام بمانید. در باره « داستانی» که سعی در تحمیل آن به شما دارند با دقت فکر کنید. شما اکنون بیدارتر شده اید و می توانید ارزیابی کاملی از گفته هایشان به عمل آورید. نگذارید به درون « استرسی» که ایجاد می کنند ، کشیده شوید. شما توسط نیروهای بیرونی مورد حمله قرار نمی گیرید ، آنها هستند که می خواهند چنین چیزی را باور کنید.

لطفا انواع مواد غذایی را با آگاهی کامل به بدن خود برسانید. تلاش کنید تا جایی که ممکن است مواد غذایی سالم و بی خطر مصرف کنید. تا می توانید ازغذا و داروهای طبیعی استفاده کنید. توصیه های لازم براحتی یافته می شوند. مراکز ما اطلاعاتی از این دست را در اختیار همگان قرار خواهند داد. به بدن خود احترام بگذارید زیرا که معبد روح شماست.

اکنون می خواهم که درخواست ورونیکا در سرمایه گذاری برای مرکزمان را بخوانید. به او در نوشتن آن کمک کردم. همگی در تغییری که خواهان آن هستید شرکت کنید. ورونیکا ده سال از عمرش را به خاطر اطلاع رسانی به شما با من کار کرد ؛ برای آنکه بتوانید نور را ببینید. شما می توانید رویایمان را به واقعیت بدل کنید با آزادسازی تمام انرژی هایی که می توانند سبب همزیستی مسالمت آمیز انسانها شوند. دیگرهیچگونه جنگ و اختلافی در میان نخواهد بود.

__________________________

لندن ۵ جولای ۲۰۱۴

ضرورت دارد که برای بقای بشریت به ایرلند بروم. مونتی و دنیای روح از من خواسته اند که به ایرلند نقل مکان کنم. انرژی های محبوس مانده در ایرلند دنیایمان را تحت کنترل دارند و باید آزاد شوند. ایرلند کلید گشایش همه بستگی هاست.

من به مدت ۵۵ سال در انگلستان زندگی کرده ام و این برایم قدم بسیار بزرگی است که می تواند به معنای دور شدن از سه فرزند و پنج نوه ام باشد. اما برای انجام رسالت خود باید این کار را انجام دهم. من پولدار نیستم و حانه ای که در آن زندگی می کنم متعلق به من نیست. به همین دلیل برای خرید مرکزمان در ایرلند به کمک شما نیاز دارم.

در آخرین سفرم به ایرلند ساختمانی را در ایرلند پیدا کردیم که در یک خط مستقیم میان تارا و ایشناک قرار گرفته است. انرژی آن باورنکردنی است. از هر نظر عالی است.

از شما خواهشمندم از هر راهی که می توانید در این امر شرکت کنید. هیچ مقداری کم نیست. ما با هم می توانیم آن را محقق کنیم. زمان خیلی اهمیت دارد. من ۹ هفته برای فراهم کردن ۴۰ هزار یورو پیش پرداخت آن فرصت دارم. از هرکه در آن سهیم شود قدردانی خواهد شد و نام او بر روی یک پلاک در ورودی مرکز ثبت خواهد شد.

ما آینده خود را می سازیم. یک آینده بدون آن فسادی که دنیایمان را تباه کرده و بشریت را تقریبا به نابودی کشانده است. ما اکنون برای بقایمان نبرد می کنیم. انرژی های محبوس شده باید آزاد شوند.

من و دوستانم در روزهای ۲۶ می و ۲۳ جون موفقیتهای بزرگی در تارا بدست آوردیم. این کار باید ادامه پیدا کند. نیروهایی میان ما هستند که هدفشان کشتار بشریت و نابودی هرآن چیزی است که انسانها برای بقای خود به آن نیاز دارند. ما نمی توانیم دست روی دست بگذاریم و اجازه دهیم آنها این کار را با ما بکنند. هر روز شواهد بیشتری آشکار می شود و ما بهت زده می شویم از آنچه در نبود آگاهی ما اتفاق افتاده است. این فرصتی است برای ما تا کنترل را بدست گرفته و بگذاریم نورمنتشر شود و تاریکی و فساد را برملا و نابود کند.

لطفا برای انجام آن به من کمک کنید.

با عشق و نور، رونیکا.
________________________________

به خودتان ایمان داشته باشید. شما می توانید.

عزیزم ، در برابرهمه آنچه با تو کرده اند استقامت کن زیرا که تا ابد ادامه نخواهد داشت.

همیشه دوستدار تو، مونتی .

ترجمه: مهناز